پيامدهاي منفي بهرهبرداري از سفرههاي آب زيرزميني
پيشبيني های سازمان ملل نشان دهنده آن است كه تا سال 2050 ميلادي مسئله منابع آبي، اصليترين موضوع مورد بحث جهاني خواهد بود. زيرا تا آن زمان جمعيت جهان به مرز 4/9 ميليارد نفر رسيده است و در نتيجه تامين آب، موادغذايي و حفظ محيط زيست، مهمترين دغدغه رهبران كشورها خواهد بود. به طور كلي، سه چالش مهم جامعه جهانی در قرن 21 را ميتوان به ترتيب تغيير اقليم، كمبود منابع آب شيرين و بيابانزايي دانست.
شرايطی كه گفته شد به ويژه براي كشورهاي خاورميانه با پنج درصد جمعيت جهان و دسترسي به تنها يك درصد از آبهاي شيرين هشدار دهندهتر است. كشور ما بر اساس پيشبينيهاي انجام شده از سوي سازمان ملل متحد (در صورت تداوم وضعيت موجود) تا سال 2025 به ليست كشورهاي با وضعيت كمبود آب خواهد پيوست.
چرا كه به علت رشد نسبتاً بالاي جمعيت كشور، توسعه كشاورزي، صنعت و شهرنشيني در سالهاي اخير، متوسط سرانه آب قابل تجديد كشور تقليل يافته است. این رقم از حدود 5500 متر مکعب در سال 1340 به حدود 3400 متر مکعب در سال 1357, حدود 2500 متر مکعب در سال 1367، 2100 متر مکعب در سال 1376 و حدود 1750 متر مکعب در سال 1385 کاهش یافته است.
به استناد گزارشهايي كه از طريق وزارت نيرو منتشر مي شود، سفرههاي آب زيرزميني در اغلب دشتهاي كشور وضعيت مطلوبي ندارند. بر اساس آمار سال آبي82-1381 حدود 6/74 ميليارد مترمكعب آب از طريق چاهها، چشمهها و قنوات از منابع آب زيرزميني كشور استحصال ميشود كه حدود60 درصد آب استحصالي از طريق بيش از چهارصد و پنجاه هزار حلقه چاه است.
هرچند فقط 28 درصد چاههاي موجود كشور عميق است اما ميزان بهرهبرداري از اين چاهها بيش از 69 درصد تخليه كل چاههاي كشور را شامل ميشود و از كل تعداد چاههاي موجود حدود 268 هزار حلقه در مناطق آزاد و190 هزار حلقه در مناطق ممنوعه حفر شده است.
از سوي ديگر جديدترين آمار حاكي از آن است كه از 609 محدوده مطالعاتي، 225 محدوده ممنوعه اعلام و پيشنهاد ممنوعه شدن 45 محدوده ديگر نيز توسط شركتهاي آب منطقهاي كشور به وزارت نيرو ارائه شده است.
بررسي آمار و ارقام موجود از وضعيت بهرهبرداري آبهاي زيرزميني در حوزههاي اصلي كشور نشان ميدهد كه در مقابل 7/57 ميليارد مترمكعب تخليه آبهاي زيرزميني حدود 7/50 ميليارد مترمكعب تغذيه صورت گرفته است. به عبارت ديگر، حدود 7 ميليارد مترمكعب بيش از ميزان تغذيه از آبهاي زيرزميني بهرهبرداري شده بطوري كه در اكثر نواحي كشور سطح سفرههاي آب زيرزميني بهشدت افت نموده و تراز آن منفي است.
اين در حالي است كه ساليان متمادي آبياري به عنوان ساده ترين و تنها چاره درد براي توليد غذاي بيشتر در مناطق بياباني مطرح بوده است اما به دليل روش هاي نادرست و غيرعلمي و صرفا آبياري سنتي ، گذشته از اتلاف آب محدود موجود در اين مناطق در بسياري از موارد اراضي كشاورزي تبديل به بيابان و كوير شده اند.
توسعه كشاورزي از طريق گسترش سطح كشت آبي به جاي افزايش توليد در واحد سطح يكي از معضلات كشاورزي ايران بشمار مي رود اين در حالي است كه راندمان پايين آبياري در بخش كشاورزي به دليل مشكلات ساختاري از جمله كوچك بودن واحدهاي بهرهبرداري، سطح پايين آگاهي كشاورزان، ضعف دانش فني مناسب، شيوههاي سنتي كشت و زرع، فقدان شبكههاي آبرساني مناسب و فقدان مديريت مصرف آب از عمدهترين عوامل افت كمي و اتلاف منابع آب كشور محسوب ميشوند بطوريكه ميزان كارآيي مصرف آب در بخش كشاورزي بهطور متوسط حدود 30 درصد محاسبه ميشود.
اين نكته را بايد متذكر شد كه در بسياري از مناطق ايران متعاقب افت سطح آب، مشكلاتي همچون خشك شدن چاههاي آب، كاهش دبي رودخانه ها، تنزل كيفيت آب، نشست زمين و تداخل سفره هاي آب شور و شيرين بوجود آمده است كه اين علايم به تنهايي يا باهم بطور واضح و روشن بروز پديده بيابان زايي را در ناحيه مربوطه نشان مي دهد.
به طور كلي, طبق بررسیهای یک مؤسسه تحقیقاتی آلمانی ((National Geographic، ایران هم اکنون در وضعیت بحران قرار دارد. تقاضای مصرف آب در ایران موجب شده است که سطح آبهای زیرزمینی کشور با سرعتی بیش از استانداردهای جهانی کاهش یابد.
طبق این گزارش از آنجا که بخش اعظم مناطق ایران در نواحی گرم و خشک قرار دارند و تنها 10 درصد از خاک کشور از بارش کافی برای رفع تقاضای مصرف برخوردار است، اغلب از منابع و آبهای زیرزمینی برای تأمین آب کشور استفاده میشود. هماکنون حدود 55 درصد از مصرف آب کشور از مخازن زیرزمینی استخراج میگردد. بنابراین، طی سالهای 1971 تا 2001 سطح آبهای زیرزمینی 50 فوت (معادل 15 متر) کاهش یافته است. یعنی به طور متوسط سالانه 5/1 فوت (معادل نیممتر) سطح آب در سفرههای زیرزمینی با کاهش همراه بوده است.
پیامدهای برداشت بي رويه از آبهاي زيرزميني بحرانی در ايران شور شدن ذخائر آبي را سبب مي شود زيرا بر هم خوردن تعادل بين آب شور و شيرين سبب پيش روي آب شور در بستر آب شيرين سفره هاي زيرزميني مي شود. افزايش تدريجي درجه شوري آب زيرزميني در دست بهره برداري، آغازي جدي براي نمكزايي و نهايتاً تخريب منابع اراضي در جهت كويري شدن و بیابانی شدن ميباشد.
علاوه بر این, در توضیح علل تخریب جنگلهای کشور به ارائه بیحساب و كتاب مجوز حفرچاه به متقاضیان صدر اراضی اطراف جنگلها باید اشاره داشت. در حالی كه این مساله هم یكی از علل تخریب جنگلها محسوب میشود.حفر چاه بر سطح سفرههای آب زیرزمینی تاثیر دارد و از آنجا كه ریشههای درختان از سفرههای آب زیرزمینی تغذیه میكنند، بهرهبرداری بیرویه از این منابع سبب ضعف بیولوژیك درختان میشود و آنها را در برابر حمله آفات، خشكسالی و سرما آسیبپذیر میكند.
فرونشست زمين نیز از پیامدهای دیگر بهره برداری از آبهای زیر زمینی است. برای مثال, در برخي نقاط استان تهران. اندازهگيريهاي به عمل آمده از مناطق جنوب غربي استان تهران به خصوص در منطقه «يافت آباد» مشخص كرده است سطح زمين اين منطقه ،80/1 سانتيمتر به طور قائم دچار نشست شده است.
برداشت بيش از حد از آبهاي زيرزميني و افزايش جمعيت علت اصلي ايجاد فرو نشستها اعلام شده اند. اين فرونشستها اغلب در مناطقي با سنگهاي آهكي ايجاد ميشود كه به محض افزايش ميزان برداشت از آبهاي زيرزميني، فرو چالههايي در آن مناطق به وجود مي آید.
در حال حاضر اكثر دشتهاي كشور داراي چاههاي زيرزميني هستند، بنابراين زماني كه برداشت آب تسريع ميشود ميزان نشست هم به دنبال آن افزايش مييابد. از سوی دیگر, سيل از عمدهترين عوارض جانبي فرو چالهها و فرونشستها است بدین معنا که فرونشست زمين منجر به شيب دار شدن آن و سپس نفوذ آب و ايجاد سيل ميشود.
در سالهای اخیر می توان به وقوع 21 فرو چاله در نزديكي نيروگاه همدان اشاره کرد. اين نيروگاه براي خنك كردن سيستم خود نياز به آب دارد كه به دليل نبود رودخانه، از آبهاي زيرزميني استفاده كرده و اين مساله با فشار بر اين مناطق فرو چالههايي را ايجاد كرده است .
فرو نشستهای متوالی در سال 83 در ساوجبلاغ و طي سال 84 در شهر تهران شدت گرفت اندازهگيريهاي سازمان نقشهبرداري از سمت بزرگراه آزادگان و سه راه آذري به سمت جنوب مشخص كرد در شمال شرقي بزرگراه آزادگان زمين به اندازه يك متر و 80 سانتيمتر در عرض يك سال و منطقهاي پايينتر از آن به اندازه يك متر و 20 سانتيمتر در عرض 9 سال دچار فرو نشست شده است ميزان نشست در مناطق جنوب غربي تهران، سالانه 15 سانتيمتر مربع است اين نشستها منجر به از بين رفتن تاسيسات آب و وارد كردن خسارت به شريانهاي حياتي خواهد شد.
حتي اگر احتمال فرونشست در برخي از مناطق وجود داشته باشد اين مساله بايد جدي گرفته شود در صورت ايجاد اين فرو چالهها، تاسيسات گاز و آب به دليل جابجايي سوخت از طريق لوله، با خطر انفجار و تخريب مواجه هستند اين در حالي است كه شايد 90 درصد مسوولان از اين مساله مهم اطلاعي نداشته باشند. پديده فرونشست ميتواند در سطوحي بر روي سدهاي در حال ساخت در جنوب غربي تهران تاثير بگذارد اما در نهايت بحث صرفهجويي از آب و استفاده بهينه از آن بايد در دستور كار تمامي دستگاهها قرار گيرد.
مسائل مربوط به استحصال، تنظيم و ذخيرهسازي، انتقال و توزيع آب در كشور كه در حال حاضر با افزايش جمعيت و رشد فزاينده تقاضا براي آب و خدمات وابسته به آن روبهرو است باعث تنزل كميت و كيفيت منابع آب سطحي و زيرزميني، تخريب محيط زيست ناشي از توسعه شهرنشيني و صنعتي شدن و تغييرات كاربري اراضي شده است و منابع آبي كشور را در تنگناها و فشارهاي فزايندهاي قرار داده است. اين وضعيت مخصوصا در مناطق بياباني بسيار بغرنج تر است. تبخير شديد آب در مناطق بياباني و روش هاي نادرست مورد استفاده براي آبياري و گونه هاي نامناسب گياهي سبب اتلاف بيشتر آب مي شود.
از اين رو با انتخاب گياهان مناسب، اصلاح الگوي كشت و اصلاح استراتژيهاي آبياري و استفاده از تكنيك هاي جديد و علمي از جمله آبياري كوزه اي ، قطره اي و تحت فشار, انواع پليمرهاي جاذب و امثال آن مي توان به مقدار زيادي در مصرف آب صرفه جويي كرد.
احياي روش هاي بومي در زمينه بهره گيري از بارش هاي جوي بويژه توسعه روشهاي سنتي از جمله آب انبارها، بندسارها، يخدان ها و امثال آن نيز مي تواند براي بهره برداري از منابع آب اندك اينگونه مناطق در سرفصل طرحهاي تحقيقاتي اين بخش قرار گيرد.
در امور كشاورزي هر طرح و برنامه اي كه در جهت ارتقا و بهبود كيفيت و كميت آبياري براي جلوگيري از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غير مستقيم راهكاري در جهت مهار بيابان زايي محسوب مي شود. بنابراين با اجراي برنامه هايي براي افزايش راندمان آبياري در بخش كشاورزي با استفاده از روشهاي علمي و مدرن آبياري به منظور صرفه جويي در مصرف آب، كنترل و استفاده بهينه از منابع آبهاي سطحي موجود، مطالعه و اجراي طرح هاي آبخوانداري و پخش سيلاب و تغذيه مصنوعي و همچنين برخي اقداماتي كه مستقيما در اختيار وزارت نيرو مي باشد از جمله جلوگيري از بهره برداري و انسداد چاههاي غير مجاز، كنترل بهره برداري چاههاي داراي پروانه و امثال آن راهكارهايي براي تقويت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگيري هدر رفتن منابع مخدود آب محسوب مي شوند